English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wafer scale integration U یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
very large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
small scale integration U مجتمع سازی در مقیاس کوچک
small scale integration U قطعه
medium scale integration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium scale integration U مدار مجتمع با دو قطعه
very large scale integration U قطعه
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
super large scale integration U قط عه
wafer U شیرینی پنجرهای
wafer U نان فطیر
wafer U تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
wafer U یک قطعه گرد از کریستال سیلیکون که روی آن صدها مدار مجتمع نصب شده اند قبل از اینکه به قط عاتی تقسیم و بریده شود
wafer U ویفر
wafer U قرص
wafer U یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
wafer socket [پریز صفحه ای]
silicon wafer U قرص سیلیکان
wafer-thin U بینهایتنازکومسطح
integration U مجتمع سازی
integration U انجام چندین عمل با هم
integration U انتگرال گیری
integration U یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
integration U یکپارچگی
integration U یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
integration U انضمام
integration U ائتلاف
integration by parts U انتگرال گیری جز به جز [ریاضی]
vertical integration U ادغام عمودی
Constant of integration U ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
social integration U یکپارچگی اجتماعی
integration by parts U انتگرال گیری جز به جز [فیزیک]
seamless integration U فرایندشامل کردن وسیله بانرم افزارجدیددر سیستم بدون مشکل
horizontal integration U تمرکز افقی
personality integration U یکپارچگی شخصیت
horizontal integration U ادغام افقی
horizontal integration U انضمام افقی
radius of integration U شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
economic integration U همبستگی اقتصادی
variable of integration U متغیر انتگرال [ریاضی]
economic integration U یکپارچگی اقتصادی
double integration method U روش انتگرال دوبل
rate integration gyro U ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
battery integration end radar display U equipment
battery integration end radar display U وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
scale U قطعه
scale down U کاهش تدریجی
y scale U در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
m f scale U مقیاس نرینگی- مادینگی
x scale U در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
z scale U مقیاس " زی "
x scale U مقیاس طولی عکس
scale down U کاهش
two scale U دو مقیاسی
two scale U دودویی
t scale U مقیاس T
to scale down U پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
f scale U مقیاس اف
scale up U افزایش مقیاس
scale up U افزایش به نسبت ثابت
scale up U افزایش
scale value U ارزش مقیاسی
k scale U مقیاس ک
scale down U کاهش مقیاس
scale down U به نسبت ثابت
to scale up or down U مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
scale U جدول
scale U نرخ دو مقدار
scale U کمتریا افزایش نسبت
scale U طبله
scale U مشابه 8865
scale U خطکش
scale U ن
scale U مقیاس گذاشتن
scale U دسته بندی
scale U فلس پشم [این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale U ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale U شاخص
scale U میزان مقیاس درجه
scale U طبلک درجه
scale U کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale U مقیاس نقشه
scale U قپان
scale U مقیاس
scale U درجه
scale U ترازو
scale U حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale U درجه بندی
scale U مقیاس کردن
scale of preferences U مقیاس رجحانها
scale of balance U کپه
scale factor U ضریب اندازه
scale factor U ضریب مقیاس
scale factor U ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
scale of preferences U مقیاس برتریها
scale factor U پیمایش
scale board U تخته نازک
point scale U مقیاس امتیازی
plotting scale U خط کش مسافت یاب
plotting scale U خط کش مختصات
plateform scale U قپان سکوب دار
photographic scale U مقیاس عکاسی
percentile scale U مقیاس صدکی
ordinal scale U مقیاس ترتیبی
numerical scale U مقیاس شماره بندی شده
numerical scale U مقیاس عددی
precision scale U مقیاس دقیق
product scale U مقیاس فراورده
scale factor U مقیاس گذاری
ration scale U مقیاس نسبتی
scale armor U زره پولک دار
return to scale U بازده نسبت به مقیاس
reasonable scale U مخارج متعارفه
ration scale U مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
rating scale U مقیاس درجه بندی
range scale U طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
range scale U طبله مسافت
psychological scale U مقیاس روانی
nominal scale U مقیاس
cine scale U صفحهنشانگر
scale leaf U برگقطعهای
windage scale U مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
windage scale U مقیاس تغییر سمت
tempo scale U میزانتمپو
transfer scale U پایهانتقال
vernier scale U قالبنمایش
At the rate of . On a scale of . U به میزان
vertical scale U عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
exposure scale U جدول پرتوگیری [عکاسی]
latitude scale U مقیاسجغرافیایی
kitchen scale U ترازویآشپزخانه
Celsius scale U درجهیسیلیوس
belly scale U شکمصاف
aperture scale U دهانهمقیاسدرجه
altitude scale U ارتفاعدیجیتالی
depth scale U مقیاسعمیق
distance scale U مقیاسمسافت
Richter Scale U درجهی ریشتر
Richter Scale U میزان ریشتر
graduated scale U ترازویدرجهدار
height scale U پایهارتفاع
on a grand scale <adv.> U به مقدار زیاد
transverse scale U مقیاس عرضی
letter scale U مقیاسنامهها
splash scale U طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
site scale U دستگاه تراز توپ
site scale U طبله تراز
sight scale U مقیاس نشانه روی
sight scale U طبله نشانه روی
stanine scale U مقیاس نه بخشی
scale of weights U جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project U وسعت طرح
scale of project U اندازه طرح
swan scale U تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
spectral scale U مقیاس طیفی
tonal scale U مقیاس صوتی
to turn the scale U قطعی بودن
to turn the scale U قاطع بودن
to sink in the scale U در مقام تنزل کردن
to sink in the scale U پایین رفتن
on a grand scale <adv.> U در مقیاس بزرگ
to scale awall U بالارفتن ازدیوار
the scale preponderates U کفه ترازو پایین میرود
temperature scale U مقیاس دما
scale of production U مقیاس تولید
nominal scale U مقیاس اسمی
full scale U باندازه کامل بمقیاس کامل
deflection scale U طبله مقیاس سمت
deflection scale U مقیاس سمتی
cumulative scale U مقیاس تراکمی
coordinate scale U گونیا
coordinate scale U گونیای مختصات
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
conversion scale U مقیاس خطی
clerk of the scale U متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
chromatic scale U مقیاس نیم پردهای
centigrade scale U مقیاس سانتی گراد
binary scale U مقیاسی که 2 ماخذ عددشماری انست نه 10
beaufort scale U سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد
beam scale U توازن تیر
deflection scale U طبله سمت
derived scale U مقیاس اشتقاقی
full scale U تمام عیار
fahrenheit scale U مقیاس فارنهایت
explosive scale U مدار موادمنفجره مصرف شده درپرتاب گلوله
explosive scale U مدار منفجره
engineer's scale U خط کش محاسبه مهندسی
engineer's scale U خط کش مهندسی
elevation scale U طبلک درجه
elevation scale U مقیاس درجه
economies of scale U صرفه جوئیهای مقیاس
economies of scale U صرفه جوئیهای تولید انبوه
economic of scale U کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
dispersion scale U طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
diseconomies of scale U عدم صرفه جوئی به مقیاس
baume scale U مقیاس بومه
bar scale U مقیاس خطی
architecht's scale U خط کش مقیاس مهندسی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com